تاریخچه لاریجان
تاریخچه لاریجان
شماره تماس: ۰۹۱۹۰۶۸۲۹۳۲ شماره تماس: ۰۹۱۹۰۶۸۲۹۳۱ شماره تماس: ۰۱۱۴۳۳۵۷۴۰۸
اینستاگرام: gashta.hotel
تاریخچه
استان مازندران پیش از اسلام تپورستان (به پهلوی: ) نامیده میشد که برگرفته از نام قوم تپوری (به یونانی: Τάπυροι) میباشد که پس از اسلام قوم طبری نام گرفتند و سرزمینشان طبرستان نامیده شد
به گفته واسیلی بارتلد تپوریها در قسمت جنوب شرقی ولایت سکونت داشتند و در قید اطاعت هخامنشیان درآمده بودند و آماردها مغلوب اسکندر مقدونی و بعد مغلوب اشکانیان شدند و اشکانیان در قرن دوم ق. م آنها را در حوالی ری سکونت دادند و اراضی سابق آماردها به تصرف تپوریها درآمد و بطلمیوس در شرح دیلم یعنی قسمت شرقی گیلان در ساحل بحر خزر فقط از تپوریها نام میبرد. به گفته مجتبی مینوی قوم آمارد و قوم تپوری در سرزمین مازندران میزیستند و تپوریها در ناحیه کوهستانی مازندران و آماردها در ناحیه جلگهای مازندران سکونت داشتند. در سال ۱۷۶ ق. م فرهاد اول اشکانی قوم آمارد را به ناحیه خوار کوچاند و تپوریها تمام ناحیه مازندران را فرو گرفتند و تمام ولایت به اسم ایشان تپورستان نامیده شد. شهرهای آمل، چالوس، کلار، سعیدآباد و رویان جزئی از سرزمین قوم تپوری بودند.
ویلیام اسمیت در فرهنگ لغت جغرافیای یونان و روم مینویسد: تپورها قومی بودند که محل سکونت آنها در دورههای مختلف تاریخ به نظر میرسد در امتداد فضای وسیعی از کشور از ارمنستان به سمت شرق تا آمودریا گسترش یافته بود. استرابون آنها را در کنار دروازههای کاسپین و ری، در پارت و بین دربیک و اسرم هیرکانی و همراه با آماردیها و سایر مردم در امتداد سواحل جنوبی دریای مازندران قرار میدهد که آخرین دیدگاه یعنی سکونت در امتداد سواحل جنوبی دریای مازندران مطابق نظر کوینت کورس و دیونیسوس و پلینی هم میباشد. بطلمیوس در جایی آنها را در زمره اقوام سرزمین ماد به حساب میآورد و در جایی دیگر آنها را به مارگیانا نسبت میدهد. تپوریهایی که در پلینی و کوینت کورس به آنها اشاره میکند شکی در آن نیست که ناحیه کنونی طبرستان نام خود را از آنها گرفتهاست. آلیان توصیف عجیبی از تپوریهایی که در ماد زندگی میکردند ارائه میدهد.
پیشینه
مورخان اسلامی لاریجان را لارز نوشتهاند که معرب واژه طبری لارج میباشد. ابن فقیه همدانی لارز را بخشی از رویان ذکر نمودهاست که در طبرستان واقع شده بود. ابن فقیه همدانی مینویسد: رویان از کورههای طبرستان است و از شهرهای رویان: چالوس، لارز، شرز و بذشوارجر است. به گفته به اعتقاد محققین لاریجان یا لارجان در اصل لای ریژان یا لای ریزان بود؛ به معنی جایی که «لای» یا «رسوب» از آن ریزش دارد و از سه جز «لای»، «ریز» و «ان» ساخته شدهاست. جز لای همان رسوب و ریز از مصدر ریزش و ریختن و ان علامت نسبت و قید مکان هست. همچنین لار در زبان طبری به معنای خوش آب و هوا میباشد. بنابر روایت دیگر، لاریجان، از دو جز «لارج» و «ان» ترکیب شدهاست. لارج شکل دیگری از لاریک است که در زبان طبری لاری میگویند. طاهرا پس از ویرانی دهکدههای قصران و درهٔ لار، معروف به «لار رستمدار»، مردم آن نواحی به نواحی گرم تر در کنار رودخانهٔ هراز آمدهاند و حتی نقل شدهاست که بر اثر سرما و طوفان شدید، که در شدههای گذشته در منطقهٔ لار و رستمدار اتفاق افتاده، شماری از ساکنان معدوم شدهاند و عده ای که جان سالم به در بردهاند از ترس سرما به مناطق به مناطق جنوبی کشور، یعنی لار فارس مهاجرت نموده و منطقهٔ آباد شده را به نام اجداد خود به نام لار در استان فارس نام گذاری نمودند. تاریخ نویسان عهد قدیم مطالبی دربارهٔ لاریجان، از نظر سیاسی، اجتماعی و جغرافیاییی بیان کردهاند. از جمله لاریجان یک از قدیمیترین نواحی طبرستان است که قریه ورکه محل تولد فریدون و زندانی شدن ضحاک در آن واقع شدهاست. ابن اسفندیار (مورخ قرن ششم) در تاریخ طبرستان، فریدون را اهل روستای ورک لاریجان معرفی میکند. ناحیه ای به نام وَرِن در دهستان هرازپی جنوبی شهرستان آمل قرار دارد.
جمعیت
بنابر سرشماری مرکز آمار ایران، جمعیت بخش لاریجان شهرستان آمل در سال ۱۳۸۵ برابر با ۸۷۲۱ نفر بودهاست مردم لاریجان به زبان مازندرانی صحبت میکنند.
منابع آب
تقریباً در همه نقاط لاریجان چشمه و رودخانههای فراوانی وجود دارد که در نواحی کوهستانی در فصل زمستان و اوایل بهار پرآب و در تابستان کمآب و گاهی خشک است. از دیگر منابع آب این منطقه دریاچههای کوچک محلی است که به هنگام طغیان رودها در قسمتهایی که سطح آبهای زیرزمینی بالا است به وجود میآید و برای کشاورزی، صید و شکار مورد استفاده قرار میگیرد. رودی که از جنوب به شمال جریان دارد رود هراز است که به دریای مازندران میریزد. نوع دیگر ذخایر آبی که در آن ماهی پرورش مییابد و از جاذبههای گردشگری استان است. در لاریجان چشمههای آب معدنی فراوانی یافت میشود که خاصیت درمانی دارد و در معالجه امراض پوستی، مفصلی، عصبی و گوارشی موثرند که چشمههای (آب اسک) (آبگرم لاریجان) و (استراباکو) حمامهای آب معدنی (گوگردی) از آن جملهاند. چشمههای آبگرم در سراسر ایران و به ویژه در دامنة کوههای البرز و زاگرس پراکندهاند و بسیاری از آبادیها به علت داشتن اینگونه چشمهها، شهرت و اهمیت یافته و آبگرم نام گرفتهاند. برخی از این آبها به علت دربرداشتن پارهای مواد شیمیایی، دارای رنگ، بو یا مزه خاصی میشوند. برخی ترکیبات گوگرد (سولفور و سولفات) به آب رنگ شیری یا آبی میدهند و آبی که هیدروژن سولفوره داشته باشد، بوی تخممرغ فاسد دارد. آبگرمهای دارای ترکیبات آهن، رنگ سرخ یا اُخرایی و مزه گس دارند. نمکهای دیگر، مانند کلرور سدیم (نمک طعام) و یدور سدیم، آب را شور یا تلخ میسازند.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید ؟در گفتگو ها شرکت کنید!